بازیگران: Ethan Hawke، Kyle MacLachlan، Eve Hewson، Jim Gaffigan
کارگردان: Michael Almereyda ( Marjorie Prime )
چرا عالی است: بستنی ، اسکیت های غلتکی و کارائوکه ممکن است اولین مواردی نباشند که به ذهن خطور می کنند زندگی مخترع نیکولا تسلا را در نظر می گیرد ، اما زندگی نامه مایکل آلمیریدا کاملاً سازگار با ضربان های مورد انتظار داستان نیست. این تسلا که هم ایتان هاوک با قدرت و هم با مهارت بازی می کند ، اغلب در پی تأمین بودجه آزمایش بعدی خود است و این فیلم نشان دهنده علاقه غیرمعمول به پیچیدگی هایی است که چگونه تاریخ اغلب توسط هوی و هوس مردانی که دفترچه های بزرگ حمل می کنند ، نوشته می شود. به عنوان تسلاآلمیریدا ، که در سال 2015 در مجله آزمایشی استنلی میلگرام ، سرزمین مشابهی را تحت پوشش قرار داد ، از یک عقبگرد به مرحله بعدی حرکت می کند ، اجازه می دهد داستان خود را با روشهای ناموزون به عقب برگرداند ، با استفاده از تکنیک هایی مانند طرح ریزی عقب و مخاطب مستقیم مخاطب برای جلب توجه ساخت خود حتی اگر برخی از انحرافات موفقیت آمیزتر از دیگران باشد ، اثر تجمعی به طریقی گالوانیزه می شود که باعث می شود فرد در نظر بگیرد که چگونه فناوری حال را شکل می دهد و گذشته را مدون می کند
بازیگران: Sierra McCormick، Jake Horowitz، Gail Cronauer، Bruce Davis
کارگردان: Andrew Patterson
چرا عالی است: این اولین ویژگی با بودجه کم یک فیلم بشقاب پرنده است که رسیدن به آن زمان می برد. علاوه بر زین کردن داستان با یک دستگاه قاب بندی غیرضروری ، که بازتابهای بارز The Twilight Zone را برجسته می کند، اندرو پترسون ، کارگردان و نویسندگان فیلم ، داستان مجموعه 1950 در نیومکزیکو را با تعداد بسیار زیادی مبادله بسیار گرانبها با حضور دو شخصیت اصلی ، دیجی پرفروش دیوید اورت (هوروویتس) و اپراتور تابلوی برق جدید فی (مک کورمیک) آغاز کردند. در ابتدا ممکن است این دو اعصاب شما را خراب کنند. اما هنگامی که فیلم آنها را در جای خود قفل می کند ، دوربین فیلمبرداری آکروباتیک را دستکاری می کند و اجازه می دهد طراحی صدا کنترل شود ، این ماده ریتم طبیعی تری پیدا می کند و از صمیمیت خفیف درام رادیویی به سبک قدیمی استفاده می کند. مانند بسیاری از بهترین نخ های بشقاب پرنده ها ، The Vast of Night حس عمیق اشتیاق را تجربه می کند. اینکه بخواهیم ایمان بیاوریم نیمی از جنگ است.
طراحی شده توسط JustWatch
در پاکسازی ساحل عاج (ساحل عاج) جنگل آبیدجان تنها زندان در جهان است که توسط یک زندانی اداره می شود - MACA. دور از هرج و مرج ، دانگورو به نام ریش سیاه ( استیو تینتشو ) از طریق یک سلسله مراتب سنتی که توسط کدها ، قوانین و عقاید اداره می شود ، در بالای زندان ایستاده است. به عنوان مثال وقتی یک Dangoro بیمار می شود ، دیگر نمی تواند حکومت کند. او باید جان خودش را بگیرد. چهره برجسته ریش سیاه اکنون با جمع شدن یک مخزن اکسیژن پژمرده شده است. او می داند که سلطنت خود در حالی است که دانگورو در حال از بین رفتن است. اما اگر او بتواند یک رومی ، یک داستان نویس را به موقع قبل از ماه قرمز بعدی پیدا کند ، می تواند "شب رومی" را فراخوانی کند. و شاید فقط کمی بیشتر جناح های گرسنه زندان را از زندان دور کنید.
تبلیغات
ساحل عاج ، یک کشور کوچک آفریقای غربی با جمعیتی بالاتر از 25 میلیون نفر ، دارای یک سنت سینمایی غیرقابل پیش بینی است ، که بخشی از آن به دلیل ناآرامی های دولت در اواسط اوضاع از خط خارج شد. با این حال ، پنج سال پیش ، هنگامی که اولین فیلم فیلیپ لاچته "اجرا" ، یک درام مقاومت سیاسی ، برای اولین بار در جشنواره فیلم کن در سال 2015 به نمایش درآمد ، این کشور تجدید حیات کرد و تنها دومین حضور این کشور در مراسم اسکار بود. لاکاته با پیگیری جاه طلبانه ای بازگشت ، فیلم جذاب شبانه پادشاهان ، فرانسوی زبان ، یک فیلم خشن و فوق العاده مردانه که قدرت داستان پردازی را می پرستد.
مرد جوانی (Bakary Koné) با پیراهن راه راه زرد مشکی و شلوار جین کمرنگ ، با دستبند بسته به تخت یک وانت به MACA می رسد. مرد لاغر راه آهن خیلی قابل دیدن نیست. بدون مداخله ، او احتمالاً بیش از دو روز در میان جمعیت زندان هار نخواهد داشت. اگرچه او یک افسر ارتش است ، اما رئیس زندان - فرسوده و پوشیده از پیراهن استتار باز شده که تی شرت و شکم آبجو را در معرض دید قرار می دهد - نمونه زیادی نیست. فیلمنامه لاکاته علاقه چندانی به هر دو مرد ندارد. او هرگز نام مرد جوان یا هرگونه اظهارنظر فراتر از مشارکت بچه در باند مرگبار میکروب ها به رهبری پادشاه زاما که اخیراً کشته شده است را در اختیار ما قرار می دهد. با این حال ریش سیاه چشمش به ورود جدید است - و بچه سرگشته را رومی جدید می نامد
آیا هرگز نقطه ای وجود دارد که غم و اندوه راحت تر شود؟ سوفی جونز 16 ساله ( جسیکا بار ) از آن عبور می کند. مادرش اخیراً درگذشته است. او از خواهر کوچکترش لوسی ( چارلی جکسون ) و پدرشان آرون ( دیو رابرتز ) احساس ملموس می کند . هر روز مانند یک مبارزه احساس می شود که فقط به دیگری ، و دیگری و دیگری می ریزد. هیچ چیز درست احساس نمی شود - و این ناراحتی ، همراه با بیداری جنسی نوجوانان سوفی ، ترکیبی پیچیده را ایجاد می کند که "سوفی جونز" آن را با خام ، ضعف و کمی مبهم دنبال می کند.
این فیلم یک کار خانوادگی است ، به کارگردانی جسی بارو توسط جسی و پسر عمویش جسیکا ، که همچنین در "سوفی جونز" به عنوان نوجوان تیتراژ خود بازی می کند ، نوشته شده است. بارسرها از تجربیات شخصی خود در دوران نوجوانی که هر یک از والدین خود را به علت سرطان از دست داده اند ، استفاده کردند و نتیجه این است که "سوفی جونز" در درک غم و اندوه خود کاملاً معتبر است. در اینجا هیچ وقفه بزرگی رخ نمی دهد ، و هیچ لحظه ای پر احساس وجود ندارد. در عوض ، "سوفی جونز" قصه پردازی خطی را رد می کند تا بیشتر به عنوان یک مجموعه عکسهای کوچک ، که طی دو یا چند سال پخش می شود ، فعالیت کند ، که سوفی را دنبال می کند در حالی که او برای عزاداری مادرش تلاش می کند ، شخصیت خود را شکوفا می کند و هویت جنسی او را جستجو می کند. ما گاهی روزها ، گاهی هفته ها ، گاهی ماه ها به جلو می پریم ، اما تمرکز همیشه دو جانبه است: غم و اندوه درونی سوفی را حمل می کند که بندرت با دیگران تقسیم می شود ،
از یک طرف ، این مرکز عملکرد ارگانیک ، طبیعت گرایانه جسیکا بار است ، که به فضای بازیگر اجازه می دهد تا پیچیدگی های مخالف بیشمار مربوط به عزاداری و آرزو را انجام دهد. وقتی ما سوفی را ملاقات می کنیم ، او در حال گشودن کیسه خاکستر مادرش ، انگشتان آنها را الک می کند و مقداری را در دهان خود قرار می دهد (تیکی که او به عنوان مکانیسم دفاعی در طول فیلم و همچنین با خون استفاده می کند). آیا اینکه در صحنه بعدی ، او در حال پیشنهاد آرایش اتصال با همکلاسی کوین ( Skyler Verity ) است ، روی مقداری لب لب کشیده و آب نبات را می مکد ، فریب است ؟ شاید! اما این نوع تلاطم عادی جدید سوفی است. او به یک درمانگر گفته است که او مواد مخدر ، مشروبات الکلی یا آسیب به خود نرفته است - اما آنچه که او به اشتراک نمی گذارد این است که آزمایش های جنسی وی باعث شهرت خاصی شده است.
هیچ تعاملی دقیقاً یکسان نیست. کوین وجود دارد ، که به وضوح احساساتی نسبت به سوفی دارد که فراتر از حقه بازی آنها است. او را خاموش می کند. یک ارشد وجود دارد که به یکی از دوستان خود می گوید که فکر می کند سوفی ناز است. ناگهان او قصد دارد باکره بودن خود را به او از دست بدهد. نزدیکترین دوست پسر سوفی وجود دارد که سالها در کنار او بوده و هرگز حرکتی نکرده است - اما سوفی سعی می کند با زور در ماشینش او را ببوسد. غم سوفی و انتخاب های جنسی او احتمالاً به هم پیوند خورده است ، زیرا کلیر بهترین دوست نگران کننده سوفی ( کلر منینگ) پیشنهاد می کند ، اما سوفی اهمیتی نمی دهد که توسط همکلاسی های خود مورد تحقیر واقع شود. خوب اگر دختران دیگر به او بخندند چه؟ بنابراین اگر یک آشنای تصادفی او را کنار بکشد و به او بگوید خودش خجالت می کشد چه می شود؟ آیا واقعاً می تواند از دست دادن مادرش بدتر باشد؟ "سوفی جونز" از واکنش هایی که سوفی دریافت می کند ، ابایی ندارد ، اما از قضاوت وی نیز امتناع می ورزد.
FAMILY ROMANCE ، LLC
اجماع منتقدان: با کاوش جذاب ارتباط انسانی ، Family Romance ، LLC می بیند که ورنر هرتزوگ مسیری غیرمتعارف به اگزیستانسیالیسم را دنبال می کند.
خلاصه داستان: عاشقانه یک تجارت است. خانواده ، دوستان ، پیروان. همه برای استخدام موجود است مردی برای جعل هویت پدر گمشده استخدام می شود ... [بیشتر]
بازیگران: یوئیچی ایشی ، Mahiro Tanimoto ، میکی Fujimaki ، تاکاشی NAKATANI
به کارگردانی: ورنر هرتسوگ